دلــــم به حال “مــا” می سوزد ، که “من و تو”
خیلی وقت است تنهایش گذاشته ایم . . .
.
.
.
کابوس امشبم شده ای تو ؛
دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد
و حال میگوید برو …
تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم !
.
.
.
جمله “بی تو میمیرم” را هیچوقت باور نکن …
من بی تو هنوز زنده ام ،
زنده ای که روزی هزار بار آرزوی مرگ دارد !
.
.
.
گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد
شاید کودکــانه ، شاید بی غــرور
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساســـم …
.
.
.
از اینکه به اطاقم بیایی و در را باز کنی
هراس ندارم
فقط
قبل از آمدن تماس بگیر
شاید کمی پیر شده باشم
.
.
.
نبودنت چه فصلی از سال است
که هم روزها و هم شب ها اینقدر طولانی شده اند ؟
.
.
.
بعد رفتنت نمیدانم
سیگارها کوچک شده اند
یا کام های من سنگین تر…!
گاهی اوقات باید
بگذری و
بگذاری و
بروی ….
وقتی می مانی و تحمل می کنی ،
از خودت یک احمق می سازی
………..
ترکت کرده ؟ شبها به یادش گریه میکنی
ناراحت نباش !! یه روز تو تنها آرزوی زندگیش میشی
این بدترین انتقامه
………..
فقط آیینه است که مرا درک میکند
چون وقتی گریه میکنم
او نمیخندد
……….
تَــنـــهــایـــى یـعــنــى
نـه خــودش هسـت کــه از تـنـهـــایــى دَرِت بـیــاره
نـه فـکـــرش اجــازه مـیــده تـنـهــایـیـت رو بــا کــَـسِ دیــگــه پُـر کـنى
………..
گفت : حالت را نمی پرسم ، می دانم خوبی
عکس هایت همه با لبخندند
و نمی دانست عکاس که می گوید : سیب
من یاد سادگی حوا می افتم و پوزخند می زنم
………..
تو تنها نمیمانی میدانم ، من هم تنها نمیمانم میدانی
ولی ما تنها میمانیم و هـر دو میدانیم
این هم پایان ما ، تمام ..
………..
بقیه در ادامه مطلب
بعضی وقتا سکوت می کنی
چون اینقدر ناراحتی که نمی خوای حرفی بزنی
بعضی وقتا سکوت میکنی
چون واقعا” حرفی واسه گفتن نداری…
بعضی وقتا سکوت یه اعتراضه …
بعضی وقتا هم انتظار…
اما بیشتر وقتا سکوت واسه اینه که
هیچ کلمه ای نمیتونه
غمی که تو وجودت داری رو توصیف کنه…
…………..
در “نقاشی هایم” تنهاییم را پنهان می کنم…
در “دلم” دلتنگی ام را…
در “سکوتم” حرف های نگفته ام را…
در “لبخندم” غصه هایم را…
دل من…
چه خردساااااال است !!!
ساده می نگرد !
ساده می خندد !
ساده می پوشد !
دل من…
از تبار دیوارهای کاهگلی است!!!
ساده می افتد !
ساده می شکند !
ساده می میرد !
ساااااااااااااا ااااااااده….
…………….
ترسم از روزی است که
از روی مزارم رد شوی
غافل از اینکه ندانی بر مزار کیستی
…………….
صبــــــرت کــــــه تمــــــام شــــــد نــــــرو…
معــــــرفت تــــــازه از آن لحظــــــه آغــــــاز میشود
…………….
یه مَــرَضـــی هَـــستـــ بــه نـــام “وابَـــستگــــــی”. دَرمـــانــَـم نَــــداره. پــیــشگیـــری کـُنین:|
…………….
بقیه در ادامه مطلب